انى از خداوند سبحان«كه در نافرمانى خدا طاعت پدر واجب نيست».

يكى از ضروريات دين نيكى به پدر و مادر، و اطاعت آن دو، و نيازردن ايشان است كه صريح قرآن كريم است كه در چندين آيه پس از امر به پرستش پروردگار و شريك قرار ندادن براى او، امر باحسان به پدر و مادر فرموده، كه احسان معنى لغوى آن نيكوئى كردن درباره كسى و نيكى كردن و نيكى و بخشش است اما درباره پدر و مادر چند معنى شده است نيكو با ايشان معاشرت كردن، بمشقت نيانداختن آندوست بچيزى كه احتياج بآن دارند بلكه قبل از احتياج حاجت ايشان را بر آوردن، بزرگ داشتن آن دو، و مهربانى كردن و دعاى خير و انفاق نيكو در حق ايشان رعايت كردن و گفتار نيكو و تواضع و فروتنى براى ايشان كردنست كه در اينجا به يك آيه اكتفا مى كنم. در سوره اسراء آيه 25 مى فرمايد: و قضى ربك الا تعبدوا الا اياه و بالوالدين احسانا اما يبلغن عندك الكبر احدهما او كلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهر هما و قل لهما قولا كريما و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما كما ربيانى صغيرا«و حكم كرده پروردگار تو بانكه مى پرستيد يعنى تو و امت تو پرستش منمائيد مگر او را، و امر كرد خداى بآنكه به پدر و مادر نيكوئى كنيد نيكوئى كردنى، اگر البته نزد تو يكى از پدر و مادر يا هر دو به پيرى برسند يعنى چندان زيست كنند كه پير و محتاج خدمت تو گردند پس مگو به ايشان اف كه اين كلمه را كسى مى گويد كه از چيزى بتنگ آيد يعنى از ايشان بتنگ ميا، و صحبت ايشان را گران مشمار، و زجر مكن و بانگ مزن بر ايشان، سخن ايشان را جواب درشت باز مده و به ايشان سخن نيكو بگو از روى ادب و حرمت يعنى ايشان را بنام مخوان بلكه بگو اى پدر، اى مادر، و فرو گير بر ايشان بال تذلل و تواضع را يعنى فرود آور براى پدر و مادر بال خود را كه ذليل و فروتنى باشد مراد آنست كه با ايشان تكبر و بزرگى مكن بلكه فروتنى كن و ملايمت نماى از فرط بخشش تو بر ايشان، براى آن كه ديروز تو در تربيت محتاج ايشان بودى، امروز ايشان در خدمت محتاج تواند، و بگو اى پروردگار من رحم كن و ببخشاى بر ايشان همچنان كه پروردند مرا در حالى كه خرد سال بودم.»
احايث در فضيلت احسان و بر يعنى فرمانبردارى از پدر و مادر، و در مذمت عقوق يعنى آزردن و نافرمانى كردن پدر و مادر از حد تواتر گذشته كه به چند حديث اشاره مى شود. شيخ حر عاملى (ره) در جواهر السنيه بسندش از حضرت صادق(علیه السلام)

” روايت كرده فرمود: بين اوقاتى كه موسى(علیه السلام) با پروردگارش مناجات مى كرد ناگهان مردى را زير سايه عرش خدا ديد گفت : پروردگارا اين كسى كه عرش تو بر او سايه افكنده كيست؟ وحى آمد: اى موسى اين جوان نيكى كننده و اطاعت كننده از پدر و مادرش مى باشد و بسخن چينى نمى رود«اين دو خصلت باعث شده كه عرش خدا بر او سايه افكنده» در روضه الواعظين رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود: بالاى هر نيكى، نيكى كردنى است تا آن كه انسان در راه خدا كشته شود چون در راه خداى تعالى كشه شد بالاى آن نيكى نيست و فوق هر عقوق و نافرمانى و آزردنى عقوقى است. تا اينكه شخص يكى از پدر و مادرش را بكشد چون يكى از آن دو را كشت بالاى آن عقوقى نيست. و باز فرمود: خشنودى خدا با خشنودى پدر و مادر است و خشم خدا با خشم پدر و مادر است. و نيز فرمود: نيست فرزند نيكو و مطيعى كه بنظر رحمت و مهربانى بپدر و مادر بنگرد مگر براى او به هر نگاهى پاداش حج پذيرفته شده باشد “اصحاب” عرض كردند: اى رسول خدا، اگر چه هر روز صد مرتبه نگاه كند؟ فرمود: بلى خدا بزرگتر است از اين كه صفاتش وصف شود و مبرى از نقص است “يعنى اگر صد مرتبه هم نگاه كند صد حج مقبول براى او نوشته شود”. و باز فرمود: كسى كه نيكى و اطاعت كند پدر و مادرش را خدا به عمر او بيافزايد. در اصول كافى موسى بن جعفر(علیه السلام) فرمود: مردى از رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” پرسيد: حق پدر بر فرزندش چيست؟ فرمود: او را بنامش نخواند و جلوش راه نرود و پيش از او ننشيند و باعث دشنام او نشود “يعنى كارى نكند كه مردم پدرش را دشنام دهند”. در همان كتاب امام صادق “ع” فرمود: مردى از شما را چه مانع مى شود كه به پدر و مادرش نيكى كند زنده باشند يا مرده، كه از جانب آنها نماز بخواند و صدقه دهد و حج گذارد و روزه بگيرد، تا آنچه كرده ثوابش از آنها باشد و مانند آن هم براى خود او، و تا خداى عزوجل بوسيله احسان و صله او، خير و فراوانى برايش زياد كند. در همان كتاب حضرت صادق ” ع” فرمود: هر كس بپدر و مادرش نظر دشمنى كند در صورتى كه آن دو باو ستم كرده باشند خداوند نمازش را نپذيرد “چه برسد بانيكه باو ستم نكرده باشند” و باز فرمود: اگر خداوند چيزى را “در آزردن پدر و مادر” كمتر از اف مى دانست از آن نهى مى كرد و آن كمترين مراتب آزردن است و از جمله ى آزردن است كه كسى به پدر و مادر خود خيره نگاه كند. در جامع الاخبار رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” فرمود: خوابيدنت روى تخت نزد پدر و مادرت براى نيكى كردن آن دو بهتر از جهاد تو با شمشير در راه خداست. در بحار الانوار از قصص الانبياء بسندش از حضرت باقر “ع” روايت كرده فرمود: در بنى اسرائيل عابدى بود نامش جريح بود در صومعه ى عبادت مى كرد روزى مادرش نزد او آمد در حالى كه نماز مى خواند او را صدا زد جواب نداد مادر رفت مجدد آمد او را صدا زد باو توجهى نكرد پس برگشت دفعه سوم آمد او را صدا زد جواب نداد و باو صحبت نكرد پس بازگشت در حالى كه مى گفت از اله بنى اسرائيل مى خواهم كه ترا نصرت و يارى نفرمايد، چون فردا شد زن بدكارى آمد نزد صومعه او نشست در حالى كه درد زايمان او را گرفت بود پس ادعا كرد كه اين بچه از جريح است، در بنى اسرائيل خبر آن آشكار شد كه كسى كه مردم را از زنا ملامت مى كرد خود زنا كرده، سلطان امر كرد كه او را بدار زنند، مادر او نزدش آمد لطمه بصورت خود مى زد، بمادر گفت: ساكت باش جز اين نيست اين حال من از نفرين توست، مردم چون آن را از او شنيدند گفتند: چگونه آن براى ما ثابت مى شود و از چه راهى آن را بدانيم؟ گفت: بچه را بياوريد، آوردند او را، پس بچه را گرفت و گفت: پدرت كيست؟ بچه “بسخن آمد” گفت: فلان چوپان از بنى فلان، پس خدا آشكار ساخت دروغ كسانى را كه درباره ى جريح گفته بودند، پس جريح قسم خورد كه از مادرش جدا نشود و او را خدمت كند. در اصول كافى بسندش از حضرت باقر “ع” روايت كرده فرمود: همانا بنده اى نسبت بپدر و مادر خويش در زمان حياتشان نيكوكار است سپس آنها مى ميرند و او بدهى آنها را نمى پردازد و براى آنها آمرزش نمى خواهد پس خدا او را عاق و نافرمان مى نويسد، و بنده ديگر در زمان حيات پدر و مادر خود، عاق آنها است و نسبت بآنها نيكى نمى كند، ولى چون مردند بدهى آنها را مى پردازد و براى آنها آمرزش مى خواهد و خداى عزوجل او را نيكوكار مى نويسد. در همان كتاب بسندش از حضرت صادق “ع” روايت كرده فرمود: چون روز قيامت شود، پرده اى از پرده هاى بهشت را كنار زنند، پس هر جاندارى بوى آن را از مسافت پانصد سال راه بشنود، جز يك دسته، “يعقوب بن شعيب گويد” عرض كردم: آنها كيانند؟ فرمود: آن كه عاق والدين خود باشد.

در روضه الواعظين پيغمبر “صلى الله عليه و آله و سلم” فرمود: بعاق والدين گفته مى شود آنچه مى خواهى عمل كن، پس بدرستى كه من ترا نمى بخشم، و به نيكى كننده بپدر و مادر هم گفته مى شود هر چه مى خواهى عمل كن پس بدرستى كه من ترا مى بخشم.
در سفينه البحار از شهيد “ره” در قواعد نقل مى كند فرمود: شكى نيست كه آنچه “از حقوق” بر اجانب حرام يا واجب مى باشد براى پدر و مادر هم واجب و حرام است و پدر و مادر امورى مخصوص خودشان است
1- سفر مباح و مستحب بدون اذن آن دو حرام است
2- بعضى از علماء گفته اند فرمانبردارى آن دو در هر كارى اگر چه شبهه ناك است بخورد، يا بخورد براى اينكه اطاعت آن دو واجب است و ترك شبهه مستحب است
3- اگر وقت نماز او را بكارى خواندند نماز را تاخير اندازد و اطاعت آن دو را بكند
4- پدر و مادر مى توانند در بعضى اوقات فرزند را از جماعت منع كنند
5- پدر و مادر مى توانند او را از جهاد با تعيين نشدن آن “از طرف امام “ع”” منع كنند “زيرا جهاد واجب كفائى است و اگر امام “ع” كسى را امر بآن كند واجب عينى مى شود كه در واجب عينى پدر و مادر نمى توانند فرزند را منع كنند”
6- اقرب اين كه براى آن دوست از منع كردن واجب كفائى هر گاه علم يا گمان به قيام كردن غير دارد
7- برخى از علماء گفته اند اگر او در نماز نافله باشد و پدر و مادر او را بخوانند نماز را قطع كند بدليل روايت جريح
8- ترك كردن روزه مستحبى است اگر پدر اجازه ندهد و درباره مادر واقف به نصى نشدم.
در همان كتاب از محقق اردبيلى قدس سره نقل مى كند فرمود: عقل و نقل دلالت دارند بر حرام بودن عقوق و نافرمانى پدر و مادر، و از آيات و اخبار واجب بودن متابعت و فرمانبردارى پدر و مادر فهميده مى شود. در همان كتاب على بن الحسين “ع” فرمود: مردى نزد پيغمبر “صلى الله عليه و آله و سلم” آمد عرض كرد: اى رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” عمل قبيحى نيست كه من انجام نداده باشم آيا براى من توبه اى هست؟ رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” باو فرمود: آيا يكى از پدر و مادرت زنده اند؟ عرض كرد: پدرمزنده است، فرمود: برو باو نيكى كن، راوى گفت: چون روى گردانيد “كه برود” رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” فرمود: اگر مادرش بود “يعنى اگر مادرش زنده بود و باو نيكى مى كرد زودتر توبه اش پذيرفته مى شد”. پس اى برادر و خواهر ! تا مى توانى بپدر و مادر خود نيكى و مهربانى كن و از اذيت و آزار و نافرمانى آنها و بى احترامى بآنها حذر كن كه اثرش اگر چه جزئى باشد بتو خواهد رسيد جائى كه پيغمبر خدا حضرت يوسف “ع” بر اثر جزئى بى احترامى بپدرش حضرت يعقوب “ع” نبوت از صلبش خارج مى شود چگونه بى احترامى ها و نافرمانيهاى ما اثرش بما نرسد.

احايث در فضيلت احسان و بر يعنى فرمانبردارى از پدر و مادر، و در مذمت عقوق يعنى آزردن و نافرمانى كردن پدر و مادر از حد تواتر گذشته كه به چند حديث اشاره مى شود. شيخ حر عاملى (ره) در جواهر السنيه بسندش از حضرت صادق(علیه السلام)

” روايت كرده فرمود: بين اوقاتى كه موسى(علیه السلام) با پروردگارش مناجات مى كرد ناگهان مردى را زير سايه عرش خدا ديد گفت : پروردگارا اين كسى كه عرش تو بر او سايه افكنده كيست؟ وحى آمد: اى موسى اين جوان نيكى كننده و اطاعت كننده از پدر و مادرش مى باشد و بسخن چينى نمى رود«اين دو خصلت باعث شده كه عرش خدا بر او سايه افكنده» در روضه الواعظين رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود: بالاى هر نيكى، نيكى كردنى است تا آن كه انسان در راه خدا كشته شود چون در راه خداى تعالى كشه شد بالاى آن نيكى نيست و فوق هر عقوق و نافرمانى و آزردنى عقوقى است. تا اينكه شخص يكى از پدر و مادرش را بكشد چون يكى از آن دو را كشت بالاى آن عقوقى نيست. و باز فرمود: خشنودى خدا با خشنودى پدر و مادر است و خشم خدا با خشم پدر و مادر است. و نيز فرمود: نيست فرزند نيكو و مطيعى كه بنظر رحمت و مهربانى بپدر و مادر بنگرد مگر براى او به هر نگاهى پاداش حج پذيرفته شده باشد “اصحاب” عرض كردند: اى رسول خدا، اگر چه هر روز صد مرتبه نگاه كند؟ فرمود: بلى خدا بزرگتر است از اين كه صفاتش وصف شود و مبرى از نقص است “يعنى اگر صد مرتبه هم نگاه كند صد حج مقبول براى او نوشته شود”. و باز فرمود: كسى كه نيكى و اطاعت كند پدر و مادرش را خدا به عمر او بيافزايد. در اصول كافى موسى بن جعفر(علیه السلام) فرمود: مردى از رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” پرسيد: حق پدر بر فرزندش چيست؟ فرمود: او را بنامش نخواند و جلوش راه نرود و پيش از او ننشيند و باعث دشنام او نشود “يعنى كارى نكند كه مردم پدرش را دشنام دهند”. در همان كتاب امام صادق “ع” فرمود: مردى از شما را چه مانع مى شود كه به پدر و مادرش نيكى كند زنده باشند يا مرده، كه از جانب آنها نماز بخواند و صدقه دهد و حج گذارد و روزه بگيرد، تا آنچه كرده ثوابش از آنها باشد و مانند آن هم براى خود او، و تا خداى عزوجل بوسيله احسان و صله او، خير و فراوانى برايش زياد كند. در همان كتاب حضرت صادق ” ع” فرمود: هر كس بپدر و مادرش نظر دشمنى كند در صورتى كه آن دو باو ستم كرده باشند خداوند نمازش را نپذيرد “چه برسد بانيكه باو ستم نكرده باشند” و باز فرمود: اگر خداوند چيزى را “در آزردن پدر و مادر” كمتر از اف مى دانست از آن نهى مى كرد و آن كمترين مراتب آزردن است و از جمله ى آزردن است كه كسى به پدر و مادر خود خيره نگاه كند. در جامع الاخبار رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” فرمود: خوابيدنت روى تخت نزد پدر و مادرت براى نيكى كردن آن دو بهتر از جهاد تو با شمشير در راه خداست. در بحار الانوار از قصص الانبياء بسندش از حضرت باقر “ع” روايت كرده فرمود: در بنى اسرائيل عابدى بود نامش جريح بود در صومعه ى عبادت مى كرد روزى مادرش نزد او آمد در حالى كه نماز مى خواند او را صدا زد جواب نداد مادر رفت مجدد آمد او را صدا زد باو توجهى نكرد پس برگشت دفعه سوم آمد او را صدا زد جواب نداد و باو صحبت نكرد پس بازگشت در حالى كه مى گفت از اله بنى اسرائيل مى خواهم كه ترا نصرت و يارى نفرمايد، چون فردا شد زن بدكارى آمد نزد صومعه او نشست در حالى كه درد زايمان او را گرفت بود پس ادعا كرد كه اين بچه از جريح است، در بنى اسرائيل خبر آن آشكار شد كه كسى كه مردم را از زنا ملامت مى كرد خود زنا كرده، سلطان امر كرد كه او را بدار زنند، مادر او نزدش آمد لطمه بصورت خود مى زد، بمادر گفت: ساكت باش جز اين نيست اين حال من از نفرين توست، مردم چون آن را از او شنيدند گفتند: چگونه آن براى ما ثابت مى شود و از چه راهى آن را بدانيم؟ گفت: بچه را بياوريد، آوردند او را، پس بچه را گرفت و گفت: پدرت كيست؟ بچه “بسخن آمد” گفت: فلان چوپان از بنى فلان، پس خدا آشكار ساخت دروغ كسانى را كه درباره ى جريح گفته بودند، پس جريح قسم خورد كه از مادرش جدا نشود و او را خدمت كند. در اصول كافى بسندش از حضرت باقر “ع” روايت كرده فرمود: همانا بنده اى نسبت بپدر و مادر خويش در زمان حياتشان نيكوكار است سپس آنها مى ميرند و او بدهى آنها را نمى پردازد و براى آنها آمرزش نمى خواهد پس خدا او را عاق و نافرمان مى نويسد، و بنده ديگر در زمان حيات پدر و مادر خود، عاق آنها است و نسبت بآنها نيكى نمى كند، ولى چون مردند بدهى آنها را مى پردازد و براى آنها آمرزش مى خواهد و خداى عزوجل او را نيكوكار مى نويسد. در همان كتاب بسندش از حضرت صادق “ع” روايت كرده فرمود: چون روز قيامت شود، پرده اى از پرده هاى بهشت را كنار زنند، پس هر جاندارى بوى آن را از مسافت پانصد سال راه بشنود، جز يك دسته، “يعقوب بن شعيب گويد” عرض كردم: آنها كيانند؟ فرمود: آن كه عاق والدين خود باشد.

در روضه الواعظين پيغمبر “صلى الله عليه و آله و سلم” فرمود: بعاق والدين گفته مى شود آنچه مى خواهى عمل كن، پس بدرستى كه من ترا نمى بخشم، و به نيكى كننده بپدر و مادر هم گفته مى شود هر چه مى خواهى عمل كن پس بدرستى كه من ترا مى بخشم.
در سفينه البحار از شهيد “ره” در قواعد نقل مى كند فرمود: شكى نيست كه آنچه “از حقوق” بر اجانب حرام يا واجب مى باشد براى پدر و مادر هم واجب و حرام است و پدر و مادر امورى مخصوص خودشان است
1- سفر مباح و مستحب بدون اذن آن دو حرام است
2- بعضى از علماء گفته اند فرمانبردارى آن دو در هر كارى اگر چه شبهه ناك است بخورد، يا بخورد براى اينكه اطاعت آن دو واجب است و ترك شبهه مستحب است
3- اگر وقت نماز او را بكارى خواندند نماز را تاخير اندازد و اطاعت آن دو را بكند
4- پدر و مادر مى توانند در بعضى اوقات فرزند را از جماعت منع كنند
5- پدر و مادر مى توانند او را از جهاد با تعيين نشدن آن “از طرف امام “ع”” منع كنند “زيرا جهاد واجب كفائى است و اگر امام “ع” كسى را امر بآن كند واجب عينى مى شود كه در واجب عينى پدر و مادر نمى توانند فرزند را منع كنند”
6- اقرب اين كه براى آن دوست از منع كردن واجب كفائى هر گاه علم يا گمان به قيام كردن غير دارد
7- برخى از علماء گفته اند اگر او در نماز نافله باشد و پدر و مادر او را بخوانند نماز را قطع كند بدليل روايت جريح
8- ترك كردن روزه مستحبى است اگر پدر اجازه ندهد و درباره مادر واقف به نصى نشدم.
در همان كتاب از محقق اردبيلى قدس سره نقل مى كند فرمود: عقل و نقل دلالت دارند بر حرام بودن عقوق و نافرمانى پدر و مادر، و از آيات و اخبار واجب بودن متابعت و فرمانبردارى پدر و مادر فهميده مى شود. در همان كتاب على بن الحسين “ع” فرمود: مردى نزد پيغمبر “صلى الله عليه و آله و سلم” آمد عرض كرد: اى رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” عمل قبيحى نيست كه من انجام نداده باشم آيا براى من توبه اى هست؟ رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” باو فرمود: آيا يكى از پدر و مادرت زنده اند؟ عرض كرد: پدرمزنده است، فرمود: برو باو نيكى كن، راوى گفت: چون روى گردانيد “كه برود” رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” فرمود: اگر مادرش بود “يعنى اگر مادرش زنده بود و باو نيكى مى كرد زودتر توبه اش پذيرفته مى شد”. پس اى برادر و خواهر ! تا مى توانى بپدر و مادر خود نيكى و مهربانى كن و از اذيت و آزار و نافرمانى آنها و بى احترامى بآنها حذر كن كه اثرش اگر چه جزئى باشد بتو خواهد رسيد جائى كه پيغمبر خدا حضرت يوسف “ع” بر اثر جزئى بى احترامى بپدرش حضرت يعقوب “ع” نبوت از صلبش خارج مى شود چگونه بى احترامى ها و نافرمانيهاى ما اثرش بما نرسد.


[ بازدید : 50 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ سه شنبه 28 آذر 1396 ] [ 10:52 ] [ mahdi ]

حدیث درباره ی ادب به پدر و مادر

انى از خداوند سبحان«كه در نافرمانى خدا طاعت پدر واجب نيست».

يكى از ضروريات دين نيكى به پدر و مادر، و اطاعت آن دو، و نيازردن ايشان است كه صريح قرآن كريم است كه در چندين آيه پس از امر به پرستش پروردگار و شريك قرار ندادن براى او، امر باحسان به پدر و مادر فرموده، كه احسان معنى لغوى آن نيكوئى كردن درباره كسى و نيكى كردن و نيكى و بخشش است اما درباره پدر و مادر چند معنى شده است نيكو با ايشان معاشرت كردن، بمشقت نيانداختن آندوست بچيزى كه احتياج بآن دارند بلكه قبل از احتياج حاجت ايشان را بر آوردن، بزرگ داشتن آن دو، و مهربانى كردن و دعاى خير و انفاق نيكو در حق ايشان رعايت كردن و گفتار نيكو و تواضع و فروتنى براى ايشان كردنست كه در اينجا به يك آيه اكتفا مى كنم. در سوره اسراء آيه 25 مى فرمايد: و قضى ربك الا تعبدوا الا اياه و بالوالدين احسانا اما يبلغن عندك الكبر احدهما او كلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهر هما و قل لهما قولا كريما و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما كما ربيانى صغيرا«و حكم كرده پروردگار تو بانكه مى پرستيد يعنى تو و امت تو پرستش منمائيد مگر او را، و امر كرد خداى بآنكه به پدر و مادر نيكوئى كنيد نيكوئى كردنى، اگر البته نزد تو يكى از پدر و مادر يا هر دو به پيرى برسند يعنى چندان زيست كنند كه پير و محتاج خدمت تو گردند پس مگو به ايشان اف كه اين كلمه را كسى مى گويد كه از چيزى بتنگ آيد يعنى از ايشان بتنگ ميا، و صحبت ايشان را گران مشمار، و زجر مكن و بانگ مزن بر ايشان، سخن ايشان را جواب درشت باز مده و به ايشان سخن نيكو بگو از روى ادب و حرمت يعنى ايشان را بنام مخوان بلكه بگو اى پدر، اى مادر، و فرو گير بر ايشان بال تذلل و تواضع را يعنى فرود آور براى پدر و مادر بال خود را كه ذليل و فروتنى باشد مراد آنست كه با ايشان تكبر و بزرگى مكن بلكه فروتنى كن و ملايمت نماى از فرط بخشش تو بر ايشان، براى آن كه ديروز تو در تربيت محتاج ايشان بودى، امروز ايشان در خدمت محتاج تواند، و بگو اى پروردگار من رحم كن و ببخشاى بر ايشان همچنان كه پروردند مرا در حالى كه خرد سال بودم.»
احايث در فضيلت احسان و بر يعنى فرمانبردارى از پدر و مادر، و در مذمت عقوق يعنى آزردن و نافرمانى كردن پدر و مادر از حد تواتر گذشته كه به چند حديث اشاره مى شود. شيخ حر عاملى (ره) در جواهر السنيه بسندش از حضرت صادق(علیه السلام)

” روايت كرده فرمود: بين اوقاتى كه موسى(علیه السلام) با پروردگارش مناجات مى كرد ناگهان مردى را زير سايه عرش خدا ديد گفت : پروردگارا اين كسى كه عرش تو بر او سايه افكنده كيست؟ وحى آمد: اى موسى اين جوان نيكى كننده و اطاعت كننده از پدر و مادرش مى باشد و بسخن چينى نمى رود«اين دو خصلت باعث شده كه عرش خدا بر او سايه افكنده» در روضه الواعظين رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود: بالاى هر نيكى، نيكى كردنى است تا آن كه انسان در راه خدا كشته شود چون در راه خداى تعالى كشه شد بالاى آن نيكى نيست و فوق هر عقوق و نافرمانى و آزردنى عقوقى است. تا اينكه شخص يكى از پدر و مادرش را بكشد چون يكى از آن دو را كشت بالاى آن عقوقى نيست. و باز فرمود: خشنودى خدا با خشنودى پدر و مادر است و خشم خدا با خشم پدر و مادر است. و نيز فرمود: نيست فرزند نيكو و مطيعى كه بنظر رحمت و مهربانى بپدر و مادر بنگرد مگر براى او به هر نگاهى پاداش حج پذيرفته شده باشد “اصحاب” عرض كردند: اى رسول خدا، اگر چه هر روز صد مرتبه نگاه كند؟ فرمود: بلى خدا بزرگتر است از اين كه صفاتش وصف شود و مبرى از نقص است “يعنى اگر صد مرتبه هم نگاه كند صد حج مقبول براى او نوشته شود”. و باز فرمود: كسى كه نيكى و اطاعت كند پدر و مادرش را خدا به عمر او بيافزايد. در اصول كافى موسى بن جعفر(علیه السلام) فرمود: مردى از رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” پرسيد: حق پدر بر فرزندش چيست؟ فرمود: او را بنامش نخواند و جلوش راه نرود و پيش از او ننشيند و باعث دشنام او نشود “يعنى كارى نكند كه مردم پدرش را دشنام دهند”. در همان كتاب امام صادق “ع” فرمود: مردى از شما را چه مانع مى شود كه به پدر و مادرش نيكى كند زنده باشند يا مرده، كه از جانب آنها نماز بخواند و صدقه دهد و حج گذارد و روزه بگيرد، تا آنچه كرده ثوابش از آنها باشد و مانند آن هم براى خود او، و تا خداى عزوجل بوسيله احسان و صله او، خير و فراوانى برايش زياد كند. در همان كتاب حضرت صادق ” ع” فرمود: هر كس بپدر و مادرش نظر دشمنى كند در صورتى كه آن دو باو ستم كرده باشند خداوند نمازش را نپذيرد “چه برسد بانيكه باو ستم نكرده باشند” و باز فرمود: اگر خداوند چيزى را “در آزردن پدر و مادر” كمتر از اف مى دانست از آن نهى مى كرد و آن كمترين مراتب آزردن است و از جمله ى آزردن است كه كسى به پدر و مادر خود خيره نگاه كند. در جامع الاخبار رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” فرمود: خوابيدنت روى تخت نزد پدر و مادرت براى نيكى كردن آن دو بهتر از جهاد تو با شمشير در راه خداست. در بحار الانوار از قصص الانبياء بسندش از حضرت باقر “ع” روايت كرده فرمود: در بنى اسرائيل عابدى بود نامش جريح بود در صومعه ى عبادت مى كرد روزى مادرش نزد او آمد در حالى كه نماز مى خواند او را صدا زد جواب نداد مادر رفت مجدد آمد او را صدا زد باو توجهى نكرد پس برگشت دفعه سوم آمد او را صدا زد جواب نداد و باو صحبت نكرد پس بازگشت در حالى كه مى گفت از اله بنى اسرائيل مى خواهم كه ترا نصرت و يارى نفرمايد، چون فردا شد زن بدكارى آمد نزد صومعه او نشست در حالى كه درد زايمان او را گرفت بود پس ادعا كرد كه اين بچه از جريح است، در بنى اسرائيل خبر آن آشكار شد كه كسى كه مردم را از زنا ملامت مى كرد خود زنا كرده، سلطان امر كرد كه او را بدار زنند، مادر او نزدش آمد لطمه بصورت خود مى زد، بمادر گفت: ساكت باش جز اين نيست اين حال من از نفرين توست، مردم چون آن را از او شنيدند گفتند: چگونه آن براى ما ثابت مى شود و از چه راهى آن را بدانيم؟ گفت: بچه را بياوريد، آوردند او را، پس بچه را گرفت و گفت: پدرت كيست؟ بچه “بسخن آمد” گفت: فلان چوپان از بنى فلان، پس خدا آشكار ساخت دروغ كسانى را كه درباره ى جريح گفته بودند، پس جريح قسم خورد كه از مادرش جدا نشود و او را خدمت كند. در اصول كافى بسندش از حضرت باقر “ع” روايت كرده فرمود: همانا بنده اى نسبت بپدر و مادر خويش در زمان حياتشان نيكوكار است سپس آنها مى ميرند و او بدهى آنها را نمى پردازد و براى آنها آمرزش نمى خواهد پس خدا او را عاق و نافرمان مى نويسد، و بنده ديگر در زمان حيات پدر و مادر خود، عاق آنها است و نسبت بآنها نيكى نمى كند، ولى چون مردند بدهى آنها را مى پردازد و براى آنها آمرزش مى خواهد و خداى عزوجل او را نيكوكار مى نويسد. در همان كتاب بسندش از حضرت صادق “ع” روايت كرده فرمود: چون روز قيامت شود، پرده اى از پرده هاى بهشت را كنار زنند، پس هر جاندارى بوى آن را از مسافت پانصد سال راه بشنود، جز يك دسته، “يعقوب بن شعيب گويد” عرض كردم: آنها كيانند؟ فرمود: آن كه عاق والدين خود باشد.

در روضه الواعظين پيغمبر “صلى الله عليه و آله و سلم” فرمود: بعاق والدين گفته مى شود آنچه مى خواهى عمل كن، پس بدرستى كه من ترا نمى بخشم، و به نيكى كننده بپدر و مادر هم گفته مى شود هر چه مى خواهى عمل كن پس بدرستى كه من ترا مى بخشم.
در سفينه البحار از شهيد “ره” در قواعد نقل مى كند فرمود: شكى نيست كه آنچه “از حقوق” بر اجانب حرام يا واجب مى باشد براى پدر و مادر هم واجب و حرام است و پدر و مادر امورى مخصوص خودشان است
1- سفر مباح و مستحب بدون اذن آن دو حرام است
2- بعضى از علماء گفته اند فرمانبردارى آن دو در هر كارى اگر چه شبهه ناك است بخورد، يا بخورد براى اينكه اطاعت آن دو واجب است و ترك شبهه مستحب است
3- اگر وقت نماز او را بكارى خواندند نماز را تاخير اندازد و اطاعت آن دو را بكند
4- پدر و مادر مى توانند در بعضى اوقات فرزند را از جماعت منع كنند
5- پدر و مادر مى توانند او را از جهاد با تعيين نشدن آن “از طرف امام “ع”” منع كنند “زيرا جهاد واجب كفائى است و اگر امام “ع” كسى را امر بآن كند واجب عينى مى شود كه در واجب عينى پدر و مادر نمى توانند فرزند را منع كنند”
6- اقرب اين كه براى آن دوست از منع كردن واجب كفائى هر گاه علم يا گمان به قيام كردن غير دارد
7- برخى از علماء گفته اند اگر او در نماز نافله باشد و پدر و مادر او را بخوانند نماز را قطع كند بدليل روايت جريح
8- ترك كردن روزه مستحبى است اگر پدر اجازه ندهد و درباره مادر واقف به نصى نشدم.
در همان كتاب از محقق اردبيلى قدس سره نقل مى كند فرمود: عقل و نقل دلالت دارند بر حرام بودن عقوق و نافرمانى پدر و مادر، و از آيات و اخبار واجب بودن متابعت و فرمانبردارى پدر و مادر فهميده مى شود. در همان كتاب على بن الحسين “ع” فرمود: مردى نزد پيغمبر “صلى الله عليه و آله و سلم” آمد عرض كرد: اى رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” عمل قبيحى نيست كه من انجام نداده باشم آيا براى من توبه اى هست؟ رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” باو فرمود: آيا يكى از پدر و مادرت زنده اند؟ عرض كرد: پدرمزنده است، فرمود: برو باو نيكى كن، راوى گفت: چون روى گردانيد “كه برود” رسول خدا “صلى الله عليه و آله و سلم” فرمود: اگر مادرش بود “يعنى اگر مادرش زنده بود و باو نيكى مى كرد زودتر توبه اش پذيرفته مى شد”. پس اى برادر و خواهر ! تا مى توانى بپدر و مادر خود نيكى و مهربانى كن و از اذيت و آزار و نافرمانى آنها و بى احترامى بآنها حذر كن كه اثرش اگر چه جزئى باشد بتو خواهد رسيد جائى كه پيغمبر خدا حضرت يوسف “ع” بر اثر جزئى بى احترامى بپدرش حضرت يعقوب “ع” نبوت از صلبش خارج مى شود چگونه بى احترامى ها و نافرمانيهاى ما اثرش بما نرسد.


[ بازدید : 70 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 1 آذر 1396 ] [ 11:26 ] [ mahdi ]

ادب به پدرو مادر

بزرگترین وصیت من به تو فرزند عزیز، سفارش مادر بسیار وفادار توست. حقوق بسیار مادرها را نمی توان شمرد و نمی توان به حق ادا کرد. یک شب مادر نسبت به فرزندش از سالها عمر پدر متعهد ارزنده تر است. تجسم عطوفت و رحمت در دیدگان نورانی مادر، بارقه رحمت و عطوفت رب العالمین است. خداوند تبارک و تعالی قلب و جان مادران را با نور رحمت ربوبیت خود آمیخته آنگونه که وصف آن را کس نتوان کرد و به شناخت کسی جز مادران درنیاید و این رحمت لایزال است که مادران را تحملی چون عرش در مقابل رنج ها و زحمتها از حال استقرار نطفه در رحم و طول حمل و وقت زاییدن و از نوزادی تا به آخر، مرحمت فرموده؛ رنج هایی که پدران یک شب آن را تحمل نکنند و از آن عاجز هستند. این که در حدیث آمده است که بهشت زیر قدم های مادران است یک حقیقت است و اینکه با این تعبیر لطیف آمده است برای بزرگی عظمت آن است و هشیاری به فرزندان است که سعادت و جنت را در زیر قدم آنان و خاک پای مبارک آنان جستجو کنید. مادران گرچه همه نمونه اند لیکن بعضی از آنها از ویژگی های خاصی برخوردارند و من در طول زندگی با مادر محترم تو و خاطراتی که از او دارم او را دارای این ویژگی ها یافتم. اینک به تو ای فرزند و به سایر فرزندانم وصیت میکنم که کوشش کنید در خمت به او و در تحصیل رضایت او پس از مرگ من، همانگونه که او را از شماها راضی میبینم؛ در حال زندگی و پس از من بیشتر در خدمتش بکوشید.

برگرفته از موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)


[ بازدید : 65 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ دوشنبه 29 آبان 1396 ] [ 13:52 ] [ mahdi ]

ادب به والدین


زكريا مى‏گويد مسيحى بودم و در مسيحيت متعصب، مسلمان شدم، و خوشحال بودم، به‏مكه رفتم، خدمت حضرت صادق (عليه السلام) رسيدم فرمود اگر پرسشى دارى، بپرس. عرض كردم: خانواده‏ام مسيحى هستند، تنها مسلمان آن خانواده منم، مادرم كور شده، من به ناچار با آنان زندگى مى‏كنم، زيرا پدر و مادرم جز من كسى را ندارند، دوست دارند با آنها هم غذا شوم و از ظرف آنان آب بخورم، فرمودند پدر و مادرت گوشت خوك مى‏خورند گفتم نه، با خوك تماسى دارند؟ گفتم: نه. فرمود: از آن خانه بيرون نرو. از پدر و مادرت جدا مشو، به مادرت خدمت كن، كارهايش را انجام بده، او را به حمام و دستشوئى ببر، لباسهايش را عوض كن، لقمه به دهانش بگذار!



[ بازدید : 494 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ دوشنبه 29 آبان 1396 ] [ 9:08 ] [ mahdi ]

چهل حدیث درباره ی ادب به پدر مادر

منبع : چهل حدیث والدین , شریفی، محمود

چهل حدیث برای ادب به .والدین

1. بزرگترین واجب

قال امیر المؤمنین علی(ع):

بر الوالدین اکبر فریضة.

امیر المؤمنین علی(ع) فرمود:

بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.

میزان الحکمة، ج 10، ص 709.

2. برترین اعمال

قال الصادق(ع):

افضل الاعمال الصلاة لوقتها، و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله.

امام صادق(ع) فرمود:

برترین کارها عبارتست از: 1 - نماز در وقت 2 - نیکی به پدر و مادر 3 - جهاد در راه خدا.

بحار الانوار، ج 74، ص 85.

3. انس با پدر و مادر...

فقال رسول الله(ص):

فقر مع والدیک فوالذی نفسی بیده لانسهما بک یوما و لیلة خیر من جهاد سنة.

مردی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و گفت:

پدر و مادر پیری دارم که به خاطر انس با من مایل نیستند به جهاد بروم، رسول خدا(ص) فرمود:

پیش پدر و مادرت بمان، قسم به آنکه جانم در دست اوست انس یکروز آنان با تو از جهاد یکسال بهتر است. (البته در صورتی که جهاد واجب عینی نباشد).

بحار الانوار، ج 74، ص 52.

4. محبوبترین کارها

عن ابن مسعود قال: سئلت رسول الله(ص):

ای الاعمال احب الی الله عز و جل؟ قال:

الصلاة لوقتها، قلت ثم ای شی ء؟

قال: بر الوالدین، قلت: ثم ای شی ء؟ قال: الجهاد فی سبیل الله.

ابن مسعود می گوید: از پیامبر گرامی(ص) سؤال کردم محبوبترین کار پیش خدا کدام است؟

فرمود: نماز در وقت،گفتم: بعد از آن چه چیز؟

فرمود: نیکی به پدر و مادر،گفتم: بعد از آن چه چیز،فرمود: جهاد در راه خدا.

بحار الانوار، ج 74، ص 70.

5. نگاه به پدر و مادر

قال رسول الله(ص):

ما ولد بار نظر الی ابویه برحمة الا کان له بکل نظرة حجة مبرورة.

فقالوا: یا رسول الله و ان نظر فی کل یوم مائة نظرة؟

قال: نعم، الله اکبر و اطیب.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

هر فرزند نیکو کاری که با مهربانی به پدر و مادرش نگاه کند در مقابل هر نگاه، ثواب یک حج کامل مقبول باو داده می شود، سؤال کردند، حتی اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند؟

فرمود: آری خداوند بزرگتر و پاکتر است.

بحار الانوار، ج 74، ص 73.

6. عظمت پدر و مادر

عن ابی الحسن الرضا(ع) قال:

ان الله عز و جل امر بثلاثة مقرون بها ثلاثة اخری: امر بالصلاة و الزکاة، فمن صلی و لم یزک لم تقبل منه صلاته و امر بالشکر له و للوالدین، فمن لم یشکر والدیه لم یشکر الله، و امر باتقاء الله و صلة الرحم، فمن لم یصل رحمه لم یتق الله عز و جل.

امام رضا(ع) فرمود:

خداوند متعال فرمان داده سه چیز همراه سه چیز دیگر انجام گیرد:

1 - به نماز همراه زکات فرمان داده است، پس کسی که نماز بخواند و زکات نپردازد نمازش نیز پذیرفته نمی شود.

2 - به سپاسگزاری از خودش و پدر و مادر فرمان داده است، پس کسی که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، خدا را شکر نکرده است.

3 - به تقوای الهی فرمان داده و به صله رحم، پس کسی که صله رحم انجام ندهد تقوای الهی را هم بجا نیاورده است.

بحار الانوار، جلد 74، ص 77.

7. احترام پدر و مادر

قال الصادق(ع):

بر الوالدین من حسن معرفة العبد بالله اذ لا عبادة اسرع بلوغا بصاحبها الی رضی الله من حرمة الوالدین المسلمین لوجه الله تعالی.

امام صادق(ع) فرمود:

نیکی به پدر و مادر نشانه شناخت شایسته بنده خداست. زیرا هیچ عبادتی زودتر از رعایت حرمت پدر و مادر مسلمان به خاطر خدا انسان را به رضایت خدا نمی رساند.

بحار الانوار، ج 74، ص 77.

8. اطاعت از والدین

قال رسول الله(ص):

من اصبح مطیعا لله فی الوالدین اصبح له بابان مفتوحان من الجنة و ان کان واحدا فواحدا.

پیامبر خدا(ص) فرمود:

کسی که دستور الهی را در مورد پدر و مادر اطاعت کند، دو درب از بهشت برویش باز خواهد شد، اگر فرمان خدا را در مورد یکی از آنها انجام دهد یک درب گشوده می شود.

کنز العمال، ج 16، ص 467.

9. ارزش اطاعت از پدر و مادر

قال رسول الله(ص):

العبد المطیع لوالدیه و لربه فی اعلی علیین.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

بنده ای که مطیع پدر و مادر و پروردگارش باشد، روز قیامت در بالاترین جایگاه است.

کنز العمال، ج 16، ص 467.



[ بازدید : 64 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 24 آبان 1396 ] [ 12:19 ] [ mahdi ]

ادب به پدرو مادر

مهربان در قرآن مجید می فرماید: وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ (اسراء: 24) از روی محبت و مهربانی، بال فروتنی را برای پدرو مادرت فرود آور.

بی تردید، اگر انسان به زحمت ها و رنج های بی شائبه والدین توجه کند، هرگز نیکی های آنان را از یاد نمی برد. امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: حق مادرت آن است که بدانی، او به گونه ای تو را حمل کرد که هیچ کس کسی را چنین حمل نکرده است و چنان ثمره ای از قلبش را به تو داده است که هیچ کس به کسی نمی دهد. او با جوارحش تو را حفظ کرده و هراسی از آن نداشته است که با وجود گرسنگی، تو را سیر و با وجود تشنگی، تو را سیراب کند و تو را بپوشاند. در حالی که خود برهنه است، خویشتن را در آفتاب، سایبان تو سازد و از برای تو از خواب دست کشد و تو را از گرما و سرما حفظ کند تا برای او باقی بمانی و تو نمی دانی سپاسش را به جای آری، مگر به یاری و توفیق الهی.

اگر شخصی کوچک ترین نیکی و احسانی در حق انسان به جای آورد، عقل تشکر و قدردانی از او را لازم می داند، حال با توجه به این که پدر و مادر سمبل نیکی و احسان به فرزند هستند و از جان خود برای پرورش او مایه می گذارند، سزاوارترین انسان ها برای احترام و قدردانی اند.

پیام متن:

احترام به والدین را هم شرع تأکید می کند و هم عقل سفارش.

خوش زبانی و خوش رفتاری با والدین

بهترین راه برای ابراز محبت به پدر و مادر، نرم گویی و خوش زبانی با آنهاست. پیشوایان معصوم علیهم السلام که بزرگ ترین مربیان بشری هستند، تندی به پدر و مادر را نهی کرده اند و حتی صدای ما نبایداز صدای آنان بلند باشد چه رسد به این که خدای ناکرده با آنان به زشتی سخن بگوییم که سخن زشت و ناسزا گفتن به والدین، از گناهان کبیره است. امام صادق علیه السلام سفارش کرده است: «حتی» هنگامی که پدر و مادرتان شما را می زنند، شما از درگاه خدا برای آن دو طلب غفران و بخشش کنید.» باز همان حضرت می فرماید: اگر پدر و مادر صدایشان را بلند کردند شما صدایتان را آهسته کنید و با آرامش با آنان سخن بگویید.» حتی نباید پدر و مادر را به نام کوچک صدا بزنند. نگریستن از روی مهربانی و عطوفت به صورت والدین، عبادت است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «هیچ گاه چشمانت را از نظر کردن به والدین پر مکن، مگر با رحمت و مهربانی.» خداوند در قرآن کریم در توصیه ای نیکو به همه آدمیان می فرماید: «وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریمًا؛ با آنان با احترام سخن بگوی. (اسراء: 24) پس اگر می خواهیم محبت خود را به آنان اظهار کنیم و سپاس گزار و قدردان آنان باشیم، این سخن امام را به خود تلقین کنیم که: «در همه حال سپاس گزار والدین باشید، حتی در مواقعی که گفتار و کردار والدین مطابق میلتان نباشد». مطیع بودن در قبال پدر و مادر نشان دهنده محبت به آنهاست.

پیام متن:

1. باید در همه حال با پدر و مادر، رفتاری شایسته داشت، چه رفتار آنها موافق میل فرزند باشد و چه برخلاف میل فرزند.

2. از توصیه های اسلامی، نگریستن به والدین از روی عطوفت و مهربانی و سپاس گزاری و قدردانی از آنهاست.

رعایت حرمت والدین

از آیه ها و روایت های تربیتی برمی آید که احسان به پدر و مادر در همه حال لازم است. هرگاه یکی از پدر و مادر یا هر دو آنان پیر شوند، فرزند باید متکفل امور آنان باشد، نه اینکه اداره امور آنان را به دیگران بسپارد و خود از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کند. سپردن والدین پیر به خانه های سالمندان، خلاف مقتضای انسانیت و وجدان بشری است. پدر و مادر، تنها محتاج خوراک، پوشاک و خدمات معمولی و مادی نیستند، بلکه نیازمند محبت و دست گیری و مهربانی اند و این نیازمندی آنان، در خانه سالمندان و آسایشگاه ها تأمین نخواهد شد. هیچ فرزندی هرگز نباید از نگه داری و خدمت رساندن به پدر و مادر، اظهار انزجار و خستگی کند. البته نیکی به والدین، نباید تنها در زمان حیات و زندگی آنان باشد، بلکه پس از مرگ آن عزیزان نیز باید احسان به آنها را ادامه داد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «سرور نیکوکاران در روز قیامت، مردی است که بعد از فوت والدین، به آنان نیکی کرده است».

نیکی به پدر و مادر پس از مرگ، به صورت استغفار برای آنان، نماز خواندن، صدقه دادن، حج نمودن، روزه گرفتن از طرف آنان، ادای دین و اطعام فقرا تجلی می کند. چنان که احترام گذاشتن به آنان در زمان حیات نیز با کارهایی چون پیش قدم نشدن از آنان، ننشستن پیش از آنان، بلند شدن در مقابل آنان، فرو بردن خشم و ناراحتی خود، صدای خود را بلند نکردن و نخواندن آنان با اسم کوچک شکل می گیرد.

پیام متن:

1. سپردن والدین به خانه سالمندان، نیازمندی آنان را به محبت و دست گیری و مهربانی تأمین نخواهد کرد.

2. بعد از فوت پدر و مادر نیز باید در حق آنان نیکی کرد، همانند: طلب آمرزش برای آنان، نماز خواندن، حج کردن از طرف آنان و صدقه دادن.


[ بازدید : 55 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 24 آبان 1396 ] [ 11:37 ] [ mahdi ]